فاجعه در گمرک

ساخت وبلاگ

مجلس ما دچار غیرت شد

 باز در صحن آن قیامت شد

گفتم "آیا چه اتفاق افتاد؟

 بمب ترکید یا جنایت شد؟

داعش آیا دوباره خونی ریخت؟

یا که از ملک، هتک حرمت شد؟

در نهادی مگر زبانم لال

جیب ملت دوباره غارت شد؟

باز هم کودکی در آتش سوخت؟

یا زنی طعمة شرارت شد؟

یا به اندک حقوق کارگران

باز در گوشه ای خیانت شد؟

در خیابان مگر به دست فروش

 باز هم حمله و جسارت شد؟"

 گفت "این حرف ها که چیزی نیست!

 ظلم شد، جور بی نهایت شد

فِسقی این بار اتفاق افتاد

که از آن خون به قلب امت شد!

 مگر ای بی خبر نمی دانی

 چه زیانی نصیب ملت شد؟!"

گفتمش "زودتر بگو چه شده ست؟

که ز کف، صبر رفت و طاقت شد!"

ناله ای کرد و گفت "در گمرک

به نماینده ای اهانت شد!

افشین علا

کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه،...
ما را در سایت کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه، دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adaberoz بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 15:02