کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه،

متن مرتبط با «دگران» در سایت کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه، نوشته شده است

وای به حال دگران

  • از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقبِ سر نگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران   رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند هر چه آفاق بجویند کران تا به کران می روم تا که به صاحبنظری بازرسم محرم ما نبود دیدة کوته نظران   دل چون آینة اهل صفا می شکنند که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران دل من دار که در زلف شکن در شکنت یادگاریست ز سر حلقة شوریده سران,دگران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها